در بازی Prince of Persia The Two Thrones برای اولین بار میشود در قلمرو و خانهی شاهزاده یعنی بابل به ماجراجویی پرداخت، شخصیت فرح که در شمارهی دوم غایب بود، در این بازی حضور دارد و شاهزاده خود دیگری (Alter Ego) به نام شاهزادهی تاریک پیدا میکند که در واقع معادل فاسد و قدرتمندتر خود اوست (از این لحاظ تا حدی به سایهی شاهزاده در شاهزادهی پارسی ۱۹۸۹ شباهت دارد) و بعضی از بخشهای بازی را باید با او انجام دهید. شاهزادهی تاریک و شاهزاده دائماً راجع به مبحث اخلاقیات به طور ذهنی با هم بحث میکنند و دیالوگهای شیطنتآمیز و بذلهگویانهی شاهزادهی تاریک که از قرار معلوم دوست دارد راجعبه همه چیز نظر بدهد، او را به عنصری سرگرمکننده در داستان تبدیل میکند. به طور کلی بازی Prince of Persia The Two Thrones حال و هوا و اسلوب داستانگویی و شخصیتپردازی شنهای زمان را با سیستم مبارزهی مبارز درون ترکیب میکند و یک سری المانهای جزئی هم از خودش اضافه میکند که به نوبهی خود جالب هستند، ولی تجربهی کلی بازی را به طور معناداری عوض نمیکنند.