غضنفر شب عروسیش نمیدونه چه چیزی به عروس بگه میگه بابات میدونه اینجایی ! معلم سر کلاس درس به شاگرداش میگه هر کس خنگه از جاش بلند شه و بایسته ! یهو پسره غضنفر بلند میشه میگه آقا به خدا ما خنگ نیستیم فقط خواستیم شما تنها نباشید ! یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل لره چند وقتیه گیج شده که چرا خودش یه داداش داره ولی خواهرش دوتا؟ از غضنفر میپرسن نظرت راجع به زلزله چیه ؟ میکه طرح خوبیه ، تکان دهنده ست ! یه غضنفر میگن اگه حالت تهوع بهت دست بده چی کار میکنی؟ میگه هیچی من باهاش دست نمیدم لره سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته: ظرفیت ۱۲ نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیهها! حالا ۱۱ نفر دیگه از کجا بیارم؟! واسه اصفهانیه مهمون میاد به مهمونش میگه آقا مرغ هستا بگم تخم کنه غضنفر با زنش داشته دعوا میکرده چراغو خاموش میکنه زنش میگ چرا چراغو خاموش کردی میگه جواب ابلهان خاموشیست !