فرق صلح با معاملات دیگر اینستکه اولا: گر چه نتیجه صلح همان نتیجه معامله است ولی قیود وشرائط معامله را ندارد لذا اگرکسی منزلی را در مقابل مبلغ معینی بعنوان مال الصلح به دیگری صلح کند از نظر نتیجه مثل اینستکه بیع انجام داده بدون اینکه شرائط بیع واحکام آن حاکم باشد مثلا در مورد چنین صلحی نمی توان ادعای غبن نمود بتعبیر ساده می گوئیم در مورد صلح قید وبند بیع وجود ندارد.
ثانیا: در صلح امر غیر معینی را می توان صلح کرد ولی در بیع باید مبیع مشخص ومعین باشد مثلا می توانیم کلیه حقوق ودعاوی فرضیه را با صلح خاتمه دهیم .
اگر کلیه حقوق واقعه وفرضیه را صلح کردیم هر دعوائی داخل در صلح خواهد بود ودوباره قابل طرح نیست مگر اینکه دلیل برعدم صلح آن وجود داشته باشد.
فی المثال هر گاه دو طرف در موضوعات مختلف با همدیگر نزاع داشته باشند ویا پرونده های متعددی در دادگاهها مطرح کرده باشند ودر مقام صلح بر آیند میتوانند کلیه دعا وی واختلافات خود وحقوق واقعه وفرضیه نسبت به همدیگر را صلح نمایند با چنین اقدامی تمام دعاوی متصوره در داخل صلح است ونمی توان دو باره ادعائی را درخصوص همان منشاء مطرح کنند مگر اینکه موضوعی را استثنا ء کرده باشند ویا دلیلی بر عدم شمول صلح نسبت به آن اقامه گردد.
برای ملاحظه مواد قانونی به قانون مدنی مواد۷۵۳ تا ۷۷۰ مراجعه کنید